دوشنبه، خرداد ۰۶، ۱۳۸۷

اعتماد به ایرانی ها

باید فرار کرد. اگه دیدید کسی ایرانیه، سریع فرار کنید، تغییر مسیر بدید، یا اصلا فارسی صحبت نکنید.

این ایرانی با یه احتمال خیلی پایین، یه ایرانیه قابل اطمینانه، درصد پایینی که به ریسکش نمیرزه. این ایرانی می تونه:
- کسی باشه که تو ایران سر یه عده رو کلاه گذاشته و اومده اینجا
- یا اینکه داره سر یه عده رو اینجا کلاه می ذاره و می خواد فرار کنه بره ایران
- یا داره واسه سفارت ایران کار می کنه و داره اطلاعات جمع می کنه و تحویل سفارت می ده
- یا اینکه هیچ کدوم از حالت های بالا و می خواد فضولی کنه توی زندگی شما

بنابراین از ایرانی جماعت حدز کنید. تا حالا چندین ایمیل داشتم که توی ایران یه عده از اینجا میرن ایران خودشون رو وکیل مهاجرت معرفی می کنن، بعد که حسابی چاپیدن و جیب هاش پر شد، فرار و بر گشتن به کانادا یا هر جایی دیگه ای که اثری ازشون نباشه.

این هم یه مورد بر عکس:
یه آقایی به اسم مستعارابوتراب که مدت حدود 20 سال توی مونترال زندگی می کرده و در زمینه های مهاجرت های مالی و امور مالی ایرانیان اینجا کار می کرده و اسپانسر کلی برنامه های ایرانی اینجا بوده، بعد از این همه مدت که حسابی اعتماد همه رو جلب کرده و پول رو به جیب زده متواری شده.

آخه آقاجون، برادر من، خواهر من، هر چیزی حسابی داره، کتابی داره. اول باید راه رو از چاه تشخیص داد، نمیشه که همین جور بی گدار به آب زد. باشه، شوکت خانم، همون آرایشگره رفته استرالیا، حتی دختر اسماعیل آقا، بقال سر کوچه تون هم رفته کانادا، الان تب مهاجرت شما رو هم گرفته؟ باشه قبول به قول اینجایی ها: Relax! باید زود تر از ایران از اون جهنم فرار کنید، آره قبول دارم، اوضاع ایران خوب نیست، من هم 2 سال اومدن کانادا و سی سال اول زندگیم رو اونجا بودم. چی؟ الان نسبت به دو سال پیش اوضاع بدتر شده؟ آره می دونم، توی دویست سال گذشته مگه دوره ای هم بوده که اوضاع بهتر بشه؟ شما که توی این حدود سی اخیر باید این چیزها رو فهمیده باشید که آدم به خودش هم نمی تونه اطمینان کنه.

حالا همه این ها قبول، ولی بدون تحقیق نمی شه که، باید اول تحقیق کرد، روش های مهاجرت رو پیدا کرد، بعد ببینید کدوم روش به شرایط شما می خوره، آیا اصلا امتیاز های مهاجرت رو دارید که می خواهید اقدام کنید؟

مهاجرت به کانادا یا استرالیا که تموم نمیشه که. هر سال کانادا چندین هزار مهاجر می گیره و مدت هاست که اینجوریه. زمان می بره می دونم ولی باید برنامه ریزی کرد. بی گدار نمیشه به آب زد، اینجا هم حلوا پخش نمی کنن، خیلی هم میان اینجا و به قولی از چاله به چاه میوفتن، چون بدون مطالعه می یان یا اصلا از اینجا خوششون نمیاد.

این دوره که دیگه اطلاعات کسب کردن راحته، اینترنت هست، گوگل هست، بگردید، تحقیق کنید، سایت های رسمی مهاجرت هم هست که همه چیز رو از سیر تا پیاز توضیح دادن:

http://www.cic.gc.ca سایت رسمی مهاجرت به کانادا
http://www.immigration-quebec.gouv.qc.ca سایت رسمی مهاجرت به کبک

مشکل زبان دارید؟ نمی تونید بفهمید چی می گن؟ خوب پس اومدید اینجا می خواهید چه کار کنید؟ باید زبانتون در حدی باشه که از پس این ها بر بیاید.


البته خودمونیم، از این حرف ها بگذریم، ایرانی ها از همه عالم با هوش تر، خوش تیپ تر، خوشگل تر و مهمان دوست ترن، اینطور نیست؟

جمعه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۸۷

اسباب کشی شرکت

این هفته شرکت ما اسباب کشی داشت و اومدیم جایی که به آپارتمان ما هم خیلی نزدیکه، جیزی حدود 20 دقیقه پیاده روی. البته از حدود 6 ماه پیش به ما گفته بودن که اسباب کشی داریم و محلش هم گفته بودن و من هم همون اطراف دنبال خونه گشتم.

از اول این هفته که اومدیم جای جدید، صبح ها پیاده میریم سرکار و عصرها هم پیاده برمی گردیم، خودش یه جور ورزشه، واسه من هم که یه کمی اضافه وزن آوردم خوبه. خوشبختانه از اول هفته هم هوا خوب بوده و اینجا هم، همه جا سر سبز شده و بوی گل همه جا پیچیده. به قولی 3 ماه وقت داریم که از این هوا استفاده کنیم، واسه همین بیشتر ترجیح می دیم که بیرون از خونه باشیم.

این هم چند تا عکس از یه پارک و یه خونه نزدیک محل کار:



جمعه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۷

Les Trois Accords


یکی از گروه های موسیقی کبک با لهجه فرانسوی اینجا
Lucille - Les Trois Accords
Lyrics

دوشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۷

هاکی و آبجو

تیم هاکی مونترال دیشب بعد از پنج مسابقه از گردونه مسابقه های حذفی NHL خارج شد. در این بین نکته ناراحت کننده این بود که یکی از سرگرمی های جدید من که دیدن بازی های هاکی مونترال و خوردن آبجو و فرداش بحث کردن سر مسابقه با همکار ها بود، تموم شد.

راستی دقت کردید که اگه آبجو رو به عربی بگید: ماءالشعیر، حلاله ولی معنی لغت به لغت ماءالشعیر یعنی آبجو، حرومه؟